سلام
دوشنبه هاتون پر از مهربونی های خالصانه و پاک
*
از صبح تا حالا برف جان در حال باریدن هستش (البته نمیدونم دقیقا کی شروع به
بارش کرده ولی من از صبح متوجهش شدم)
*
الحمدلله دیگه با دیدن بارش برف حس بد بهم دست نمیده و این یعنی یکی از استرسهای الکی زندگیم رو شکر خدا در حال کنترل شدن هستش.
*
یادمه خیلی کوچولو بودم یه روز تو ایام عید برف گرفت من خیلی تعجب کردم و گفتم الان مگه موقع برف باریدن هرچیزی وقت و زمان خودش داره.
: )
*
خب زمستونم وقت بارش برف و سرماست دیگه ! که الانم این پنبه های سرد و سفید ریز ریز بهمراه آبهای تو دلشون حیاط کوچولومون رو دارن سفیدپوش می کنن
*
الحمدلله رب العالمین.
*
*
*
خبر خوبا چیان؟
اینکه جواب آزمایشام رو که گرفتم فقط یه مورد خوب نبود مابقی خوب بودن.
البته اون یه مورد هم باید تموم تلاشم بکنم وگرنه در آینده دردسرساز میشه.
*
و خبر بعدی اینکه کارهایی که تو برنامه م دارم کم کم دارم با حوصله انحام شون میدم گفتم که خیلی زمان بر هستش ولی بدلم نشسته با تموم سختی هاش همچنان دوست دارم ادامه بدم و امیدم رو سعی می کنم از دست ندم.
*
*
*
یه پاراگراف از کتاب "دولت عشق" :
《امتحان نهایی دین ، دینداری نیست ؛ محبت است . در زندگی به پس که می نگرید می بینید لحظه های خطیر ، لحظه هایی که به راستی زندگی کرده اید ، لحظه هایی هستند که با عشق و محبت دست به کاری زده اید .》
.... دراموند ....
*
در آعوش خدای مهربونی سپردمتون که مملو از عشق و محبت خالص و پاک و ناب هست.